جستجو
المواضيع الأخيرة
ورود
آرامگاه خواجه نظام الملک در اصفهان
صفحه 1 از 1
آرامگاه خواجه نظام الملک در اصفهان
آرامگاه خواجه نظام الملک
سلجوقیان طایفهای از ترکمانان غز و خزر بودند که در روزگار سـامانیان از دشـت قبچـاق به نواحی خوارزم و سواحل دریای خزر، بالای رود سیحون، آمدند و درآنجا به گله داری پرداختند. آنان در پی یافتن چراگاههای خرم در ماوراء النهر به جنگ مشغول بودند تا سرانجام سـلطان مسعود غزنوی را در جنگـی بیـن مـرو و سرخس شکست دادند و به ایران سرازیر شدند. دولت ترکمانان سلجوقی ، یکی از وسیعترین و قویترین و پایدارترین دولتهایی بوده که بر سرزمین ایران حکومت رانده است. آنها از سال ۴۲۹ هجری قمـری، که سال پیروزی طغـرل سلجوقی بر سلطان مسعود غزنوی در دندانقان سرخس است، تا سال ۵۹۰ هجری قمری کــه سال سقوط آخرین پادشاه سلجوقی به دست اینانج است، بر ایران حکومت کردند. یکی از شهرهای آباد ایران در دوره سـلجوقی، شــهر اصــفهان بـود کـه در دوره» ملکشاه «و شماری از سـلاطین سلجوقی، تختگاه امارت آنان بود. طبعا اصفهان با داشتن زاینده رود و نیز موقعیت جغرافیایی با ارزش خود، سزاوار رشدی چشمگیر بود. بعد از دوره سلجوقی از اعتبار اصفهان کاسته شد و تا زمان صفویان که باز بـه اوج شـکوفایی رسید، هیچگاه شکوه خود را باز نیافت.
ابوعلی حسن پسر علی پسر اسحاق طوسی شناخته شده به خواجه نظام الملک طوسـی متولـد ســال ۴۰۸ هجری قمری و متوفی به سال ۴۸۵ قمری وزیر مقتدر دو تن از شاهان دوره سلجوقیان در ایران بـود. وی نیرومندتریـن وزیر در دودمان سلجوقی بود و سلجوقیان نیز در زمان وی به اوج قدرت رسـیدند. او بیسـت و نه سال در صدر صدارت بود. ابوعلی حسن توسی از دهقان زادگان بیهق سبزوار بود. از آنجایی که دوران دانش آموزی را در شهر طـوس بود، طوسی خوانده میشد. وی در زمان پادشاهی غزنویان چشم به جهان گشود. و در آغاز از دیوانسـالاران و پـس از آن وزیر» آلب ارسلان و همچنین آموزگار ولیعهد خردسالش ملکشاه شد و ۲۹ سال در اینجایگاه بود.
با مـرگ آلب ارسلان، خواجه نظام الملک، ملکشاه را که بیش از هفده یا هجده سال نداشت بـه شــاهی رسـاند و خـود امـور مملکت ایران را به دست گرفت. خواجه علاوه بر ساماندهی امـور مملکـتی و حـل مشـکلات عدیده اجتمـاعی و اخلاقی و سایر مسائل مملکتی، دست به ایجاد مدارسی زد که در تاریخ بنام وی به مدارس نظامیه مشـهور اسـت. همچنین نگارش کتاب سیاستنامه یا سیرالملوک را به دسـت خواجه نظام الملـک مـی داننـد. همچنین وی در پردازش تقویم جلالی با دانشمندانی همچون خیام همکاری داشت، این تقویم در سال ۴۵۱ هجری تکمیل شد.
آلب ارسلان منطقه طوس را به خواجه نظام الملک بخشیده بود. وی در آبادانی این بخش ایران کوشش بسیار نمود تا آنجا که به آبادی بسیار رسید و حتی باغهای این سرزمین گردشگاه ملکشاه و ترکان خاتون شد. زمینهای خواجه را در طوس با زیباترین باغهای تاریخ جهان برابر میدانستند. در واپسین سالهای پادشاهی ملکشاه میان او و خواجه اختلافاتی پیشامد که سرانجام به کنار گذاشتن او از وزیری و سپس ترور مشکوک خواجه نظام الملک انجامید. وی در ٠١ رمضان ۵٨۴ هنگامی که با اردوی شاهی از اصفهان بـه بغداد میرفت در نزدیکی صحنه در کرمانشاه به دست کسی که رخت صوفیان را پوشیده بود با ضرب کارد بر سینه و رگش زخمی شد و یک روز پس از آن درگذشت. کشتن او را در آن زمان به» اسماعیلیان «پیوند دادند. بیست روز پس از مرگ او ملکشاه نیز به طرز مشکوکی درگذشت. خواجه نظام الملک را در کتابهای تاریخی با هفت لقب یاد کردهاند:
١ (وزیر کبیر) از آنجا که در دستگاه سلجوقیان بـه بزرگـی او وزیـری یافـت نشـده بـود .
٢ (خواجـه بـزرگ) بـرای آموزگـاری ملکشـاه در زمـان ولیعهـدی
٣ (تاج الحضرتین) برای وزیری دو پادشاه
۴ (قوام الدین) این لقبی مذهبی بود که فقیهـان زمـان بـدو داده بودند .
۵ (نظام الملک) لقبی که عامه بیشتر وی را با این لقب میخواندند، پـس از وی در دوره هـای پسـین تاریخ بسـیاری از وزیران معتمد شاهان در ایران و هند با این لقب خوانده میشدند .
۶ (اتابک) لقبی که ملکشـاه پـس از شاهی بـدو داده بود .
٧ (رضیامیرالمومنین) لقـبی که خلیفه المقتـدی بـامرالله در سال ۴۷۵ بـه او داده بـود. بر روی مُهـر نظامالملک این جمله نوشته شده بود: الحمد ﷲ علی نعمه
در کتاب مجمل التواریخ و القصص که تاریخ کتابت آن به سال ۵۲۰ هجری قمری مصادف با اواخر عمر ملکشاه سلجوقی بر میگردد، در مورد آرامگاه برخی سلاجقه این چنین آمـده اسـت:
سـلطان طغرل در شـهر ری، آلب ارسلان در مرو، برکیارق به اصفهان، ملکشاه به اصفهان و در مدرسهای که به فرمان وی ساخته، سلطان سـنجر به مرو مدفون است. سلطان محمود در همدان درگذشت و به اصفهان مدفون میباشد. سلطان محمـد بـن ملکشاه در اصفهان که به طور یقین محل دفن همگی نباید، در محله دارالبطیخ باشد. علاوه بر آن ترکان خاتون زوجه ملکشـاه نیز که در سال ۴۸۷ هجری قمری فوت نمود، باید در اینجا دفن شده باشد، با توجه به آنکه در فاصله کوتاهی پس از ترور خواجه نظام الملک، ملکشاه سلجوقی نیز به طور مرموزی در گذشت. آرامگاه خواجه نظام الملک طوسی، مرد بزرگ علم و ادب و سیاست ایران در سالهای ۴۶۵ و ۴۸۵ هجری قمری، که دارالبطیخ خوانده میشود، در محله دارالبطیخ به معنای بازار سبزیجات قرار گرفته است. امروزه این محله، محلـه احمدآباد خوانده میشود.
گفته اند که خواجه نظام الملک در خانه خود به خاک سپرده شده و پس از آن ملکشاه نیز در همان مکان مـدفون شده است. بر مدفن خواجه، سنگ مرمرین بسیار زیبائی نصب است که در اطراف آن کتیبهای شامل آیه الکرسی و عبارات دیگری که بین آنها الوزراء، خواجه و الملک به چشم میخورد، نگاشته شده است. البته احتمـال مـی رود که سنگ قبر خواجه و قبور دیگر دولتمردان سلجوقی عوض شده است، چرا که عبارات موجود بر روی سنگ قبور به شیوه سلجوقیان نگاشته نشدهاند و نصب آنها را میتوان به دوران صفویان نسبت داد، ولی از طرف دیگر نیز میتوان گفت که سنگ مرمر قبور در زمان سلاجقه ساده و بدون متن بودهاند و سپس در زمـان صـفویه بـر روی آنها عباراتی که اکنون دیده میشود نگاشته شده است.
دکتر هنرفر در کتاب گنجینه آثار تاریخی به نقل از کتاب تجارب السلف میگویـد ملکشاه پـس از فـوتش، در شونیز در سمت غرب بغداد مدفون شده بود. سپس محمود سـلجوقی و ترکــان خـاتون جسـد وی را از آنجا بـه اصفهان منتقل کرده و در مدرسه ملکشاهی دفن کردند. این مدرسه در محله دارالبطیخ قرار داشته و احتمال میرود که در همان محل دفنِ خواجه نظام الملک بوده است. به دلیل اینکه خواجه شهرت بیشتری نسـبت به ملکشـاه داشته، این مکان بین مردم، به تربت نظام نیز مشهور است. براساس همین نظریات قبور دیگری که در کنار آرامگاه خواجه قرار گرفته را به چند تن از شاهان سلجوقی نسبت میدهند و به نظر بسـیاری از محققیـن و کارشناسـان در گذشته بنای درخوری نیز بر این قبور وجود داشته است. در این محل تعداد هشت قبر به چشم میخورد که اغلب دارای سنگ مرمــر نفیس هستند. عـلاوه بـر ملکشاه سلجوقی که در بالا گفته شد، ترکان خاتون همسر وی و فرزندان او مانند برکیارق و سلطان محمد و سـلطان محمود نیز در این محل مدفون هستند. بر سنگهای موجود در این محل علاوه بر تاریخ هـای مربوط بـه زمـان سلجوقی، برخی تواریخ از جمله ۸۵۹ هجری قمری و ۹۳۷ و ۹۵۳ هجری قمری نوشته شده است. مادی مشهور» فدین نیز در باغ وسیع آرامگاه جریان داشته و زیبایی خاصی بدان بخشیده است. تا چند سـال پیـش، چنار کهن سالی بر درِ این مجموعهٔ آرامگاهی وجود داشت، که مردم اصفهان آن را چنار دارالبطیخ مـی گفتنـد، ولی امروز از این چنار اثری بر جای نیست.
از آنجایی که خواجه نظام الملک در خانه خود به خاک سپرده شد و پس از وی ملکشاه سلجوقی نیز در کنار وی به خاک سپرده شد، خانه خواجه تبدیل به آرامگاه سلاجقه شد که افراد زیر در آن مدفون میباشند:
- آلب ارسلان محمد بن چغری بیک متوفی به سال ۴۶۵ هجری قمری، البته در این مسئله که قبر آلب ارسـلان در دارالبطیخ باشد اطمینانی نیست و به دلیل اینکه آلب ارسلان پیش از خواجه نظام الملک وفات یافته این احتمال که در خانه خواجه به خاک سپرده شده باشد بسیار اندک است.
خواجه نظام الملک حسن بن علی بن اسحاق طوسی که به سال ۴۱۰ هجری متولد شد و در سـال ۴۸۵ هجری دار فانی را وداع گفت.
بهاءالملک عبدالرحیم بن حسن بن علی بن اسحق طوسی، فرزند خواجه نظام الملک مؤید الملک عبیدالله بن نظام الملک ، فرزند خواجه نظام الملک که چون پدر وزیـر باکفایـت و باتدبیر سـلاجقه بوده است. وی مدت یک سال از سال ٧٨۴ هجری تا سال ٨٨۴، وزارت برکیارق را کرده و پس از آن به دست وی در سال ۴٩۴ هجری به قتل رسیده است. و بدین گونه سرنوشتی چون پدر برای وی رقم زده شد و او را نـیز چون پدر به کام مرگ کشاند. -» حسن بن اسحاق بن عثمان بن نظام الملک «که از نوادگان خواجه نظام الملک میباشــد و در جوار جدش به خاک سپرده شده است. -» ملکشاه ابوالفتح حسن بن آلب ارسلان محمد «که به سال ۵۶۴ متولد شده و در سال ۵٨۴ به سن بیست سالگی به طرز غیر عادی وفات یافته است که با توجه به سن کم او احتمال میرود به قتل رسیده باشد. وی در ماه شوال سال ۵٨۴ هجری درست پنج هفته بعد از قتل خواجه نظام الملک فوت شـد و این احتمـال مـی رود که دوست داران خواجه نظام الملک وی را مسموم کرده باشند و به این طریق انتقام خویش را از وی گرفته باشند. -» ترکان خاتون «همسر ملکشاه سلجوقی برکیارق رکن الدین ابو المظفر برکیارق فرزند ملکشـاه متولد بـه سال ۴۸۵ و متوفـی به سـال ۴۹۸ ، وی در بروجرد وفات یافت و به اصفهان منتقل شد. سلطان محمد بن ملکشاه سلجوقی که به سال ۴۹۸ هجری ولادت یافت و بعـد از بـرادرش برکیارق بـه تخت نشست و سرانجام در سال ۵۱۱ هجری وفات یافت و در کنار پدر، مادر و برادرانش به خاک سپرده شد. سلطان سنجر احمد بن ملکشاه متولد به سال ۵۱۱ هجری و متوفی به سال ۵۵۲ هجـری که ســاکن خراسان بوده و در همان دیار دارفانی را وداع گفته است و بنابر این مطلب احتمال اینکه قبر او در این مکان باشد کم است. – سلطان محمد بن محمد بن ملکشاه از فرزندان سلطان محمد سلطان مسعود بن محمد بن ملکشاه «که وی در شهر همدان متوفی گشته و جنازهاش را بـه اصــفهان انتقـال داده اند.
جمال الدین حسین بن صفی الدین محمد که از شاهزادگان صفوی میباشد و به سال ۹۳۳ هجری قمری فوت کرده است. جمالالدین بن محمد بن صفی الدین محمد که در سال ۹۵۳ هجری قمری فوت کرده است و در دارالبطیخ به خاک سپرده شده است. -» میرسید علی شهید «که در قرن نهم هجری در اصفهان میزیسته است و از نام آوران این عصر بوده اســت. وی در سال ۸۵۹ هجری در روز هشتم ماه شوال به شهادت رسیده است و در دارالبطیخ اصفهان به خاک سـپرده شده است.
میرزا محمد معینا «از شاعران عهد صفویان که به سال ۱۱۲۰ هجری قمری وفات یافته است. میرزا محمد مؤمن از شاعران قرن نهم و دهم هجری که در روز ۲۷ ماه رمضان سال ۹۲۳ هجری قمری دار فانی را وداع گفته و در این مقبره آرام گرفته است و به خواب ابدی فرو رفته است.
در فرهنگ فارسی معین، در معنی کلمه عصارخانه آمده است:
عصارخانه محلی که در آن عصاری کنند و شیره انگور یا روغن نباتی گیرند. عصار یا روغنگر نیز به کسی گویند که از بذور گوناگون مانند کرچک، کنجد و جـز آن روغن گیرد.
در گذشته عصاری به عنوان یک شغل بسیار با اهمیت شـناخته مـی شـده و در فرهنـگ معین در ذیــل ایـن کلمه میخوانیم، این شغل و عمل عصار را عصاری گویند و عصارخانه دکانی است که در آن روغن گیرند و عصار اسب یا شتر عصاری را با چشم بسته دور دستگاه روغن گیری میگردانند تا آن را به کار میاندازند. تا دیروز گردشگران و مسافرانی که در بـازار اصـفهان بـه گردش در مـی آمدنـد، از برابر درب بـی رنگ و روی عصارخانه میگذشتند، بیآنکه بدانند پشت آنچه دنیایی است! اما امروز بعنوان یکی از متفاوتترین جاذبـه هـای گردشگری اصفهان شناخته میشود. میگوییم» متفاوت «، زیرا نه تنها ساختمان متعلق به دورهٔ صفوی است، بلکه تمام ابزار و آلات موجود نیز از دهههای قبل دست نخورده مانده وجنبه تاریخی دارد.
شیوه معماری عصارخانههای کهن جلب توجه فراوان میکند و کیفیت ساختمانی این آثار از لحاظ انـواع تیرهـا، سنگها، آسیابها، خمرهها و نیز نحوهٔ نصب، تماشاگر را تحت تاثیر قرار میدهد. عصارخانهها به عنوان فضای خدماتی در تاریخ ایران، نقش بسزایی در فـراهم کردن سـوخت لازم بـرای مصـارف مختلف ایفا میکردهاند و در این میان» عصارخانه شاهی اصفهان «با مساحت ٠۶٣ متر مربع در ٠٠٧ متر مربع زیر بنا، از عناصر مهم محور تاریخی، گردشگری وفرهنگی اصفهان است. این بنا در سال ١٢٠١ همزمان با احداث» بازار بزرگ قیصریه «و» مدرسهٔ ملا عبدالله «احداث گردید. امـا از سـال ٩۴٣١ این مکان تعطیل میگردد، که به گفتهٔ آ.پور عصار) مالـک حقیقی (به دلیـل پیشـرفت صنعت و از کار افتادگی یکی از بازوهای روغن گیری، این مکان تعطیل و متروک میگردد. تا اینکه سال ٩٧٣١ سـازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان، عصارخانه را از مالک آن خریداری و بین سالهای ٠٨٣١ تا ٣٨٣١ بازسازی و مرمت مینماید. شاید ابتداییترین دستگاه روغن گیری» چوغنگری «بوده است. این دستگاه شامل دو سـنگ بزرگـتر و کوچکتر بوده و بوسیله گاو یا شتر به گردش در میآمده و تنها برای گرفتن روغن کرچک و بزرک بکار میرفته است. گویـا این قبیل کارخانه هنوز هم در شهر یزد دایر است. در چهار محال و بختیاری نیز میتوان نمونههای متروکی از این قسم کارخانه را یافت. فشار روزافزون احتیاجها، سبب پیدایش کارخانههای پیشرفتهتر) البته به زمـان خـود (شـد و اندک اندک عصارخانهها شکل گرفتند. این کارخانه نخست در اصفهان تاسیس یافت و بعد به نواحی اطراف آن ســرایت کـرد، به گونـهای که در اسـتان اصفهان قریب پنجاه عصارخانه وجود داشته است. اما در حال حاضر در داخل شهر فقط دو عصارخانه موجود مـی باشد:» عصارخانهٔ شاهی «و» عصارخانهی شیخ بهایی) کوی جماله («عصارخانه در شکل کلی، بنایی است دو طبقه با پنج فضای اصلی که عبارتند از: پیشخوان، بارانداز، شترخوان، تیر خانه و گرمخانه.
سقف این بنا دو گنبدی به شکل طاق و چشمه و با مقطع کجاوه میباشد، که دلیل استفاده از این سـقف بـه خاطـر خنک نگه داشتن فضا به جهت نگهداری روغن موجود در فضا میباشــد. طبقـهٔ بالایی عصارخانه معروف بـه» گرمخانه «میباشد که از این محل به منظور بودادن دانه هـای روغـنی اسـتفاده مـی کردنـد. اما در عصـر حاضـر هیچگونه اثری از این» فر «باقی نمانده است. طبقه زیرین عصارخانه معروف به» تیرخانه «) به خاطر وجود تـیر هـای چوبی (است که به دستگاه روغن گیری و انبار خمره اختصاص یافته و مشتمل اسـت بـر سـنگهای آســیای کافشه، آسیای میانه و سنگ ارده مال که متاسفانه این سنگ کاملا از بین رفته است. برای به گردش در آوردن این سنگها شتر را با پشتهای از گونی، کرباس وزنجیر مهار میکردند. بیشـک شتر نـر بوده است، چرا که برای حرکت سنگ لاسو) کوه سخت ومنسجمی در حوالی اردستان (نیاز به نیروی فراوانی بـوده است، بنابراین از شتر نر استفاده میکردند. قسمت دیگری از این طبقه انبار خمره یا اتاق هشت ضلعی است که شامل مجموعهای از ظروف است کـه روی برخی از ظروف سفالین لعابهای فیروزهای و زمردین لاجورد، و روی ظروف چرمینه، طرحهای طلاکوب شده دیده میشود. قسمت» پیشخوان «،» بارانداز «و» شتر خوان «این مجموعه متاسفانه از بین رفته و در عصر حاضر تبدیل به بازار طلا گردیده است. در این عصارخانه دانههای روغنی شامل کیکج، کافشه، خشخاش، بیدانجیر، برزک، کنجد و… ابتـدا وارد قسمت پیشخوان گردیده و بنا به نوع مصرف، طبقه بندی شده و سپس وارد مرحلهٔ اولیهٔ روغن کشی میشود. دراولین مرحله دانهها را براساس خوراکی، سوخت و دارویی بودنشان طبقه بندی میکنند، که ایـن دسـته بنـدی بـه نوع سنگهای موجود در این بنا نیز مربوط میشود. سپس دانهها را به گرمخانه انتقال میدهند تا بوداده شـوند و زیر سنگ آسیاب سستتر عمل کنند. بعد از این مرحله دانهها وارد قسمت آسیاب شده و توسط ســنگی که شـتر بـه حرکت در میآورد خرد و نرم میشوند. پس از این مرحله از سینیهایی حصیری به نام» کوپه «یا» کوپی «استفاده میکنند. نخست کوپیهای مملو از خمیر دانههای روغنی را یکایک در» تیلوه «) استوانهای بلند با جدارهای فلزی (بر روی هم چیدمان میکنند و با استفاده از تیر کوچکی به نام» کارماله «کمی فشار بر کوپیها وارد میکنند تا اصطلاحا» زیر کار برای تیر بزرگ «مهیا شود. سپس چند قطعه چوب قطور گرد که» شاگرده «نام دارد را در قسمت پایین» تیر بزرگ «قرار مـی دهند وآنگـاه تیـر بزرگ را برای فشردن دانههای خمیر شده بتدریج سرازیر میکنند. در پـایین تـیر بـزرگ یعـنی» پاچال «خمـرهٔ بزرگی در زمین نصب کردهاند که روغن بدست آمده وارد آن میشود. برای آنکه فشـار ناشی از تیر هــای روغن گیری تحمل شود، دیوار بزرگی به وسیلهٔ سنگهای بسیار محکم و کلاف بندی شده ساخته شده که» کونه تیر «یـا» اسپر عصاری «نام دارد و ته تیر بزرگ در داخل آن مهار شده است.
یک ساعت پس از روغن کشی اولیه، سنگ بزرگی، که به وسیلهٔ طناب و دوله و قرقره بالا و پـایین مـی رود، بر روی تیر بزرگ قرار میدهند تا فشار بیشتری وارد شود و روغن دانهها کاملا گرفته شود. بیسـت و چهـار سـاعت بعد تیر را به حالت نخست بر میگردانند وتفالهٔ دانهها و یا به قول اهل فن» بزرها «را بیرون میآورند). این تفالهها مصارف گوناگون داشته است: به جهت استفاده شتر و بعنوان کود گیاهی مـزارع اطـراف اصـفهان (بعـد از ایـن مرحله روغن با درجهٔ کیفی مختلف وارد انبار خمره میشود. با گذشت زمان، این صنعت همچون صنایع دیگر پیشرفت میکند و این تاریخ همزمان بـا وقـوع انقلاب صـنعتی مصادف میگردد، سال ٧٩٢١ ش چرخ دنده توسط مالک شخصی آن» آقای پورعصار «وارد کار میشود و گفته میشود که این واقعه با ورود انگلیسها به اصفهان رخ میدهد. یک دهه بعد سنگهای آسیاب نیز پیشرفت میکننـد و برای به حرکت در آوردنشان به جای شتر از چرخ دنده استفاده میکنند. اما در این میان سانحهای رخ میدهد کـه باعث آتش سوزی و از بین رفتن یکی از بازوهای روغن گیری نیز میگردد. بعد از این وقایع چند سالی بـه طول نمیانجامد که این مکان کاملا متروک و بدون استفاده باقی میماند و نهایتا امروزه تبدیل به موزه کوچکی شده کــه پذیرای علاقه مندان به فرهنگ کهن ایران زمین میباشد.
آدرس: میدان نقش جهان – بازار قنادیها – ابتدای بازار مخلص – روبروی بازار مرکزی طلا
عصارخانه شاهی اصفهان
آرامگاه خواجه نظام الملک- مهمان
مواضيع مماثلة
» آرامگاه صائب تبریزی در اصفهان
» سی وسه پل اصفهان
» منارساربان در اصفهان
» مسجد علی در اصفهان
» کاخ چهلستون در اصفهان
» سی وسه پل اصفهان
» منارساربان در اصفهان
» مسجد علی در اصفهان
» کاخ چهلستون در اصفهان
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
الإثنين أبريل 06, 2015 12:54 am من طرف مهمان
» دانلود سریال حریم سلطان
الخميس أكتوبر 02, 2014 6:09 am من طرف esfahaniha
» کچلا باید برقصند کچلا باید برقصند
الإثنين سبتمبر 15, 2014 8:13 am من طرف مهمان
» آدرس و شماره تلفن مراكـز علمي كــاربردي استان اصفهان
السبت سبتمبر 13, 2014 9:47 am من طرف esfahaniha
» اگر عکس ها در جستجوی گوگل باز نشه
الجمعة سبتمبر 05, 2014 12:54 pm من طرف esfahaniha
» سایت های زیر نویس فیلم و سریال و مستند
الإثنين سبتمبر 01, 2014 5:00 pm من طرف مهمان
» روشهایی برای غلبه بر نگرانی و اضطراب
الثلاثاء أغسطس 19, 2014 5:23 pm من طرف esfahaniha
» روشهایی برای غلبه بر نگرانی و اضطراب
الثلاثاء أغسطس 19, 2014 5:23 pm من طرف esfahaniha
» نقل و قول های گران بها
الثلاثاء أغسطس 19, 2014 5:21 pm من طرف esfahaniha