اصفهانی ها


انضم إلى المنتدى ، فالأمر سريع وسهل

اصفهانی ها
اصفهانی ها
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
جستجو
 
 

نتائج البحث
 


Rechercher بحث متقدم

المواضيع الأخيرة
» فهرست مکان های دیدنی (تاریخی و طبیعی) استان اصفهان
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالإثنين أبريل 06, 2015 12:54 am من طرف مهمان

» دانلود سریال حریم سلطان
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالخميس أكتوبر 02, 2014 6:09 am من طرف esfahaniha

» کچلا باید برقصند کچلا باید برقصند
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالإثنين سبتمبر 15, 2014 8:13 am من طرف مهمان

» آدرس و شماره تلفن مراكـز علمي كــاربردي استان اصفهان
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالسبت سبتمبر 13, 2014 9:47 am من طرف esfahaniha

» اگر عکس ها در جستجوی گوگل باز نشه
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالجمعة سبتمبر 05, 2014 12:54 pm من طرف esfahaniha

» سایت های زیر نویس فیلم و سریال و مستند
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالإثنين سبتمبر 01, 2014 5:00 pm من طرف مهمان

» روشهایی برای غلبه بر نگرانی و اضطراب
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالثلاثاء أغسطس 19, 2014 5:23 pm من طرف esfahaniha

» روشهایی برای غلبه بر نگرانی و اضطراب
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالثلاثاء أغسطس 19, 2014 5:23 pm من طرف esfahaniha

» نقل و قول های گران بها
کاخ چهلستون در اصفهان Emptyالثلاثاء أغسطس 19, 2014 5:21 pm من طرف esfahaniha

ورود

كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟


کاخ چهلستون در اصفهان

اذهب الى الأسفل

کاخ چهلستون در اصفهان Empty کاخ چهلستون در اصفهان

پست من طرف کاخ چهلستون الإثنين يوليو 28, 2014 5:47 am

کاخ چهلستون در اصفهان Alighapo-600x330
کاخ عالی قاپو
کاخ عالی قاپو از بناهای شاخصی است که به دست شاه عباس کبیر در قـرن ١١ هجری در اصفهان ساخته شد. اصفهان در آن زمان پایتخت بود و بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر جمعیت داشت. کـاربری اصلی ایـن فضا و هدف از ساخت آن این بود که یک هسته مرکزی جهت حل و فصل امور کشور و دربار پادشاه بوجود آید و از این رو است که مورخین معاصر و شاه عباس اول از آن با نام دولتخانه مبارکه نقش جهان یاد کرده‌اند. در این زمان نظام گسترده‌ای از میدان‌ها و خیابان‌ها، پارک‌ها و ساختمان‌ها در اصفهان برقرار بود و بسـیاری در آن زمان این شهر را بزرگ‌ترین شهر عالم دانسته‌اند زمانی که خبری از ورسای و شهرهای بزرگ اروپایی نبود. نکتـه جالب این است که همگی اعتقاد بر این دارند که اصفهان شهرت خود را مدیون شاه عباس است. جابر بن انصاری در تاریخ اصفهان نوشته است شالوده این عمارت در عهد جانشینان تیمور یا تراکمه ریخته شده بود و شاه عباس در ۱۰۱۸هجری پنج طبقه دیگر بر آن اضافه نمود و تغییراتی هم در طبقه اول آن داد تـا کـل بنـا دارای تعادل باشد. تاریخ شروع ساختمان عالی قاپو و زمان اتمام آن معلوم نیست ولی از قرائن موجود چنین بر مـی آید که این بنا و بنای مقابل آن یعنی مسجد شیخ لطف ﷲ درزمانی نزدیک به هم اجرا شده‌اند و نقل شده کـه این دو بنا دارای سابقه و قدمت بیشتری نسبت به مسجد امام هستند و در زمانی که مسجد امام ساخته می‌شـده ایـن دو بنا ساخته شده بود که یکی قصر شاه و دیگری مسجد مخصوص خانواده سلطنتی شاه بوده است.
شاه عباس اصفهان را پایتخت قرارداد و این شهر را بر شهر قزوین ترجیح داد. او قبل از انتقال پایتخت بـه اصـفهان باغی به نام نقش جهان را که قبﻼ متعلق به شاه طهماسب بود در اختیار داشـت و در کاخی کـه درون ایـن بـاغ در همجواری با میدان نقش جهان بود اقامت می‌گزید و از ایـن رو وی پـس از برگزاری جشـن نـوروز سال ۱۰۰۶ هجری تصمیم به مرمت و توسعه و زیبا سازی کاخ گرفت تا بتواند از آن بـرای سـکونت خـود و خدمـه شخصـی اعضای دیوانخانه و درباریان استفاده کند. شاه برای اینکه کاخ را توسعه دهد مجبور شد چنـدین سال را در کاخـی قدیمی‌تر در محله دور زندگی کند.
در این زمان بود که، ساختمان کوشک عصر تیموری تا طبقه سوم باﻻ آمد و بعد پیشخوان کـه تاﻻر معـروف عالی قاپو روی آن قرار دارد به آن اضافه شد. عمارت خصوصی شاه را داخل باغ سـاختند و بعد از آن دیـوان صدارت عظمی و دفا‌تر مخصوص را داخل این بنا قرار دادند و این بنا را با نام عالی قاپو، یعنی در اصلی کاخ خواندند. شاه عباس طبقات باﻻی این کاخ را مخصوص خود قرار داد و حرمسرا و خانه خـود را از دردشـت بـه عالی قاپو منتقل کرد. این کاخ شش طبقه داشت و با یقین می‌توان گفت که از طبقه هفتم ساختمان که بام آن بـود بهـ‌ترین و زیبا‌ترین منظر ه شهر اصفهان دیده می‌شد.
به گفته شاردن سردر بزرگ بنا رو به میدان سلطنتی یعنی میدان نقش جهان است و این سردر را با نـام عـالی قاپـو یعنی باب رفیع یا در مقدس می‌نامند. این سردر از سنگ سماق و با مرتبه بلندی ساخته شده و در آستانه در آن از سنگ زیبای سماق با رنگ سبز استفاده کرده‌اند. این سنگ که برای ایرانیان دارای جنبه مقدس و با ارزش فـراوان است دارای ارتفاع تقریبی ۶ انگشت و با فرم نیم دایره است. قداست این سنگ به حدی است که اگر کسی پـا بـر روی آن بگذارد آن را مجازات می‌کنند و مردم عادی همیشه هنگام ورود آن را بوسیده و به آن احترام می‌گذارنـد، حتی خود شخص شاه هم هیچ‌گاه سواره از آن رد نمی‌شد و قبل از رسیدن به استانه پیاده می‌شد و از آن عبور می‌کرد. بعد از عبور از این در مقدس پنج یا شش قدمی که جلو بیاییم به دو تاﻻر بزرگ می‌رسیم کـه یکی محـل اسـتقرار رئیس دیوانخانه است که در این مکان به قضاوت نشسته و تقاضانامه‌ها را به نظـر شاه مـی رسـاند و تـاﻻر دیگـر قاپوچی باشی یا‌‌ همان رئیس دربان‌ها می‌باشد که وظیفه آن رسیدگی به امـور عمومـی شـهر اســت. در کنار‌تر دو سالن کوچک‌تر وجود دارد که به آن کشیک خانه می‌گویند و به دلیل اینکه فضایی جهت استفاده محافظین قصـر است با این نام خوانده می‌شود. نقل شده است که در این بنا بر روی همه باز بوده و فقط شاه بوده که می‌توانسـته است کسی را از ساختمان بیرون کند و در غیر این صورت در آن بر روی همه باز بوده است.
این بنا همیشه و حتی پس از وسعت گرفتن آن مهم‌ترین بنایی بود که مورد عﻼقه شاه قرار گرفته بود به صورتی که بیشترین زمان خود را در آنجا سپری می‌کرد و کارهای مهم خـود را از قبیل رسـیدگی به امـور جـاری کشـور، مجالس و جشن‌های خصوصی، خوردن غذا، استراحت کردن و… را دراین بنا انجام مـی داد و همچنیــن در طــول روز از دیدن منظره زیبا و پر هیجان میدان لذت می‌برد و با توجه به ارتفاع زیاد بنا و دید وسیع آن بر شهر، همیشه خود را مسلط بر شهر و امور آن می‌دانست و به خاطر اهمیت این بنا در نظر شاه بود که وی هنرمنـدان بـزرگ آن زمان از جمله رضای عباسی که بزرگ‌ترین و معروف‌ترین مینیاتوریست دوره شاه عباس بود را به این کاخ آورد تـا وی و دیگر هنرمندان با هنر خود و گرد آوردن نقش و نگاره‌های زیبا بر دیوار و سقف این بنا مکـانی زیبـا و بـی همتا را برای شاه بوجود آورند. این هنرمند و شاگردانش تزئیناتی به شکل نقاشی‌های گل و بوته و شـاخ و بـرگ و اشکال حیوانات را در طاق اطاق‌های تو در تو این عمارت و راهرو‌ها و پله‌های آن بوجود آوردنـد و شـاید اوج هنرنمایی آن‌ها را در اطاق‌های طبقه سوم که مخصوص شاه و زندگی شخصی وی بود، بتوان دید.
پیترو دﻻواله سیاح بزرگ که در عهد سلطنت شاه عباس مدت زیادی را در اصفهان زندگی می‌کرد این گونـه گفتـه است که: دو چیز عجیب در اصفهان دیده؛ اول منار معروف کله است. این منار برجی است که از باﻻ تا پایین از کله‌های بز وحشی و حیوانات وحشی دیگر ساخته شده است. حیواناتی که یا به دست شاه و یا به فرمان او کشته شـده‌اند. و با استفاده از سر آن‌ها مناری ساخته‌اند البته در حال حاضر از مناره فوق دیگر اثری بـاقی نمانده است. و دومین چیز عجیب برای دﻻواله تاﻻر اول کاخ سلطنتی است که شاه در ان جا معموﻻ سفرا و میهمانان خارجی را به حضور می‌پذیرفته و با آن‌ها صحبت می‌کرده. این تاﻻر از این رو تاﻻر اول است چـرا که قصـری که شاه در آن اقامت داشته دور‌تر از این بنا و درته باغ قرار گرفته بود و طبق آداب و رسوم سﻼطین مشرق زمین فقط افراد خاص و اندکی اجازه ورود به آنجا را داشته‌اند، اما در محوطه می‌ـدان و بـر روی در مقدس ورودی که قبﻼ راجـع آن صحبت کردیم کوشک زیبایی وجود داشت که تاﻻر اول درون این کوشک بوده است هنگامی که شاه قصد عزیمت از عمارت به باغ عالی قاپو را داشت از داخل معبری عبور می‌کرد که در دو طرف دارای دیوارهای بسیار بلندی بود و به در ورودی کاخ محل اقامتش منتهی می‌شد سپس توسط پلکانی کوچک به اتاق‌های این قصر وارد می‌شد. در طبقات باﻻ تقریبا همهٔ طبقات دارای پﻼن یکسانی بوده و شخصیت کلی آن به این صورت است که یک سالن بزرگ و چندین اتاق کوچک در اطراف آن قرار دارد و اتاق‌هایی که سمت میدان قرار دارند برای آن‌ها بالکن‌هایی در نظر گرفته شده است که افراد بتوانند در آن نشسته و به تماشای آنچه که در میدان می‌گـذرد و اتفـاق می‌افتــد بپردازند. تعداد اتاق‌های کوچک و راهروهای این عمارت به قدری زیاد است که دربان‌ها گفته‌اند که در عمـارت بیش از ۵۰۰ در وجود دارد. یکی از جنبه‌های زیبایی این قصر به خاطر نقوش دیوارهای آن است دیوارهایی که از باﻻ تا پایین با طﻼ و مینیاتور‌های زیبا و کم نظیر تزئین شده است.‌گاه گاه دیده می‌شود که در میان این تزئینات قسمت‌هایی به رنگ سـفید در آمده و نقوش بسیار ساده‌ای دارد که نمود زیبایی پیدا می‌کند و این امر باعث می‌شود که طرح‌های کناری آن جلوه و زیبایی خود را بیشتر نمایان سازد. دﻻواله در ادامه تفسیر کاخ عالی قاپو این گونه بیان کرده است که در جای جای سطح دیوار این بنا مملو از تصاویر نقاشی شده است اما چون ایرانی‌ها بیشتر میل به تصویر کشیدن انسان‌ها دارنـد تمام تصـاویر از زنان و مردانـی کشیده شده که بعضی مست وبی هوش و بعضی هم شاداب و سرحال به نمایش در آمده‌اند. در میان ایــن تصـاویر اکثرا افراد دارای پوشش محلی می‌باشند اما بعضی افرادی هستند که کلاه بر سر دارند که نقاش ظاهرا قصد داشــته مسیحیان را با این ترفند از بقیه جدا کند. مسیحیانی که به آن‌ها فرنگی می‌گفتند و نقاش آن‌ها را به تصویر کشیده تا نشان دهد ایرانیان در حاﻻت وصف شده باﻻ، تنها نبوده و مسیحیان هم در کنار آن‌ها بوده‌اند. البته شـایان ذکـر است که این تصاویر به علت اینکه در پایین دیوار‌ها بوده‌اند مقداری از آن‌ها به مرور زمان از بین رفته انـد و البته مقداری از آن‌ها هم مختص به دوره شاه عباس نبوده و در دوره‌های بعدی به نقاشی‌های قبلی اضافه شـده انـد وسند این امر را می‌توان در نوشته‌های تاورینه دانست کسی که در توصیف تاﻻر عالی قاپو می‌گوید که بـر دیـواره آن نقاشی‌هایی از یک سری مردان و زنان انگلیسی و هلندی وجود دارد که یک نقاش هلنـدی همه آن‌ها را بـه تصویر کشیده است.
ارزش واﻻی بنای عالی قاپو و بی‌همتا بودن آن در عصر و زمان خود باعث گردیده که این بنـا مورد توجـه بسیار زیاد از طرف سیاحان قرار گیرد به طوری که همه در سفرنامه‌ها و نوشته‌های خود توصیفی جامع و کامل را بیـان می‌کنند که در باﻻ به چند مورد آن اشاره شد. در اینجا سری به گفته‌های تاورینه زده و توصیفات وی را بیان خواهیم کرد.
تاورینه می‌گوید: اولین و عــالیترین در کاخ دری است که به آن عالی قاپو می‌گویند این‌‌ همان در بزرگی است که باﻻی آن کوشک باشکوهی قرار دارد و آنقدر بلند است که اگر از داخل آن به میدان بنگری قد افراد در حال گذر را در حد دو گام مـی بینی و قادر بـه شناسایی آن‌ها نخواهی بود. این کوشک زیبا بر سه ردیف ستون‌های بلند نهاده شده است و جنس آن ستون هـا از چوب چنار بوده و برای تزئین روی آن را با آینــه پوشش مـی داده انـد. دیوارهـای آن کـه اﻻن دارای دو پوشـش تزئیناتی است در دو دوره ساخته شده ﻻیه زیرین تزئینات عهد شاه عباس و ﻻیه رو تزئینـات شـاه ســلطان حسـین است که بعدا اضافه شده. در این فضا و در وسط آن یک حوض و آب نما که از سنگ و مس ساخته شده بر زیبایی‌های آن افزوده است. رساندن آب به این طبقه خود از نکات قابل توجه و باارزش است. به گفته تاورینه چند گاو نر ماشین‌هایی را که به صورت مطلق قرار گرفته‌اند به کار می‌اندازند این ماشین‌ها آب را به باﻻ هدایت می‌کننـد و آب از داخل فواره‌ها به بیرون می‌جهد و انسان از دیدن این اتفاق در چنین محلی شگفت زده می‌شود. در این تاﻻر شاه عباس غالبا افراد را به حضور می‌پذیرفت و از فراز این تاﻻر که در حکم تریبونی بـود بر جشن‌هایی که در میدان برگزار می‌شده مثل مسابقات ورزشی، چوگان بازی، پرنـده بـازی و ورود سـفرا و رژه افواج را نظارت می‌کرده است. تصور می‌شود به دلیل اینکه کاخ اصلی چهل ستون که مختص پذیرایی‌های رسمی بوده بعد‌ها آماده شده است. شاه عباس به عالی قاپو عادت کرده بود ولی جانشینان او همانند او فکر نمی‌کردند و آنـان چهل ستون را برای خود ترجیح می‌دادند. مراسم و جشن‌های شاه عباس به نوبه خود دارای جاذبه‌های خاصی است.
شاردن قسمتی از یکی از این جشن هـا را این گونه بیان کرده است:» شاه و حدود سیصد نفر از همراهان ساعت ٩ صبح وارد شدند. بعـد از آن هــا سـفیر داغستان از گوشه شرقی میدان وسفیر مسکو هم یک ربع بعد از وی و از‌‌ همان نقطه وارد میدان شــد. هدایای این سفرا در ته میدان و نزدیک مسجد امام قرار داشت. آن‌ها را همیشه در همین محل گرد آوری کـرده و هنگامی کــه شاه سفرا را در تاﻻر رو به میدان به حضور می‌پذیرد هدایای مذکور را از این مکان حرکت می‌دهند. پارسایان می‌گویند دلیل اینکه هدایا را از سمت شرق و از جلوی مسجد می‌آورند این است که تاکید کنند که سرچشـمه همه نعمت‌ها و همه موجودات خداوند متعال است. به محض عبور هدایا صدای طبل و شیپور و چندین آلـت موســیقی به صدا در می‌آید که این علامت شروع بازی‌ها و مسابقات است مسابقاتی از قبیــل کشتی، جنگ گﻼدیاتور‌ها و شمشیر بازی. از حیوانات وحشی هم در این مسابقات استفاده شده و به مشـاهده نبرد میان آن‌ها مـی پرداختنـد. نمایش دوم نیزه پرانی بود که به آن جریده بازی می‌گفتند و شاه در حالی که به مشاهده این تصاویر می‌پرداخت به موسیقی دلنشینی که ترکیبی از بهترین آواز‌ها به همراه ساز بهترین نوازندگان دربار بود گوش می‌داد.
از همهٔ این توصیفات که بگذریم این بنا دارای جنبه‌های مقدس زیادی هم بـوده اسـت. از آن رو کـه سـﻼطین صفوی مخصوصا شاه عباس اول ارادت خاصی به حضرت علی داشت ۱۱۰ عدد توپ را در جوار عالی قاپو مستقر کرد. ۱۱۰ در حروف ابجد‌‌ همان نام علی است همانطور که قبلا درباره سردر مقدس عالی قاپو اشاره شد، شاه عباس برای تبرک این بنای سلطنتی دری از درهـای رواق روضه نجف اشرف را به اصفهان انتقال داد و آن را زینتی برای پیکره این ساختمان قرار داد و به همین دلیل است که هیچ کس حتی خود شاه از این در که مدخل ورودی قصرهای سلطنتی و پادشاهی است سواره عبور نمـی کرده و حتی بقیه افراد موظف بودند در موقع ورود سنگ مرمر آستانه آن را ببوسند. از دیگر جنبه‌های مـذهبی ایـن قصر این گونه روایت شده که در بیست و یکم ماه رمضان هر سال درب این قصر باز بود و مردم دسته دسته برای پخش نذر خود به این عمارت آمده و در اتاق‌ها و ایوان‌های ساختمان تا طبقه سـوم آتـش روشـن کـرده و بـر آن نذری می‌پختند و به همین دلیل است که حاﻻ بسیاری از این تزئینات سیاه و آلوده است و گفته می‌شود که ایرانیان همانند زمان حال که شب‌های جمعه در اماکن مقدس شمع روشن می‌کنند در آن زمان نیز مومنین در یکی از ایوان‌های کوچک این بنا شمع روشن می‌کردند و شاید همین ارزش‌های معنوی و اعتقادات آن زمان بوده است که ایـن بنا را از اتفاقات طول تاریخ حفظ کرده است و از خطرات مصون داشته است.

کاخ چهلستون
مهمان


بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد